سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کمترین حقى که از خداى سبحان بر گردن شماست این که از نعمتهاى او در راه نافرمانى‏اش یارى نباید خواست . [نهج البلاغه]
لعنت بر این رونوشت که هرگز مطابق اصل نیست - قلب بیقرار
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • گر بدین سان زیست باید پاک

    من چه ناپاکم

    اگر ننشانم از ایمان خود،

    چون کوه

    یادگاری جاودانه

    بر تراز بی بقای خاک

     

     


     

     

    و سر آخر در لا به لای حادثه گندیدم

    سنگ ها ناله می کردند

    ولی مرد و زن در خواب

    بوی شبنم به مشام می زد

    دنیا صبح بود, برای آمدن

    در باد زمزمه ای می وزید

    از درخت حادثه پیله ای افتاد

    -

    . . .مثل خواب نبود اما بعد -

    نمی دانم چه شد

    دوباره به پیله بر گشت

    خواب هم یک روز از پیله بیرون آمد و برگشت

    کرم در پیله مرده بود

    خواب هم همان صبح مرد

    در نا باوری و شگفت

    همراه تابوت او

    رویایش را می بردند و می شنیدم که جغدها می خوانند


     

    دستهایم بوی گل می داد

     مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند

    اما، هیچ کس فکر نکرد

     که شاید من، یک گل نوازش کرده باشم.


    ( ارنستو چگوارا )


     ما رونوشت دادیم

    ما می خواستیم می خواستیم حق اداره ی زندگی خود را

     و آنچه  آنها برایمان ترجمه کردند

    ـ دولتی کردن مرده شویخانه بود ـ

    لعنت

    لعنت بر این رونوشت که هرگز مطابق اصل نیست


     




    علی اصغر ::: چهارشنبه 86/8/2::: ساعت 11:11 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 18
    بازدید دیروز: 4
    کل بازدید :183435

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    لعنت بر این رونوشت که هرگز مطابق اصل نیست - قلب بیقرار
    علی اصغر
    آنقدر درد درون را در دل خود ریختم تا که خود با درد هستی سوز خود آمیختم کوچیک همه ب ی ق ر ا ر

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    لعنت بر این رونوشت که هرگز مطابق اصل نیست - قلب بیقرار

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<