سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیورهای دنیا، خردهای ناتوان را تباه می سازد . [امام علی علیه السلام]
بخوانید و بخندید!!! - قلب بیقرار
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • ها، ها، ها ...!
    نصیحت پدرانه
    پدر:« پسر جان! وقتی من به سن تو بودم، اصلاً دروغ نمی گفتم.»
    پسر:« پدرجان! ممکن است بفرمایید که دروغگویی را از چه سنی شروع کردید؟»
     موش مردگی
    یک نفر خودش را به موش مردگی می زند، گربه می خوردش.
     در چشم پزشکی
    پزشک:« متأسفانه چشم شما دوربین شده.»
    بیمار: «آخ جان! پس می توانم یک حلقه فیلم بیندازم توش و چند تا عکس بگیرم.»
     در کلاس درس
    معلم:« بگو ببینم، برق آسمان با برق منزل شما چه فرقی دارد؟»
    دانش آموز:« اجازه!  برق آسمان مجانی است، ولی برق خانه ما پولی است.»
     نشانی
    اتوبوس سرچهار راه رسید. پیرمردی از مسافرها، عصایش را روی پشت شاگرد راننده گذاشت و گفت:
    « این جا چهار راه سعدی است؟»
    شاگرد راننده گفت:« نخیر، این جا ستون فقرات بنده است.»
     فراموشی
    مردی به مطب پزشک رفت و گفت: «آقای دکتر! چند وقتی است که بیماری فراموشی گرفته ام. چه کار کنم؟»
    پزشک:« اول بهتر است تا فراموش نکرده ای، ویزیت مرا بدهی.»
     در کلاس ریاضی
    معلم:« ناصر! اگر حمید ۵ تا مداد داشته باشد و ۳ تای آن را به رضا بدهد، چند تا مداد برایش می ماند؟»
    ناصر:« آقا اجازه! ما حمید را نمی شناسیم و کاری هم به کارش نداریم.»
     


    علی اصغر ::: چهارشنبه 86/8/2::: ساعت 10:43 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 15
    بازدید دیروز: 51
    کل بازدید :181846

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    بخوانید و بخندید!!! - قلب بیقرار
    علی اصغر
    آنقدر درد درون را در دل خود ریختم تا که خود با درد هستی سوز خود آمیختم کوچیک همه ب ی ق ر ا ر

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    بخوانید و بخندید!!! - قلب بیقرار

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<