سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ستم راندن بر بندگان بدترین توشه است براى آن جهان . [نهج البلاغه]
لطیفه های از آب گذشته!!! - قلب بیقرار
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • ها ها ها ...!    
     
    شیوه مطالعه
    اولی:« کتابی را که بهت دادم خواندی؟»
    دومی: «بله، آخرش خیلی خوب بود.»
    اولی:« اولش چه طور بود؟»
    دومی: «هنوز اولش را نخوانده ام.»
     
    تاریخ سیب زمینی
    معلم به دانش آموز:« بگو ببینم! سیب زمینی از کجا پیدا شد؟»
    دانش آموز:« از زمانی که اولین سیب از درخت به زمین افتاد.»
     
    آرزو
    سعید از دوستش، خسرو، می پرسد: «دلت می خواست جای چه کسی بودی؟»
    خسرو جواب می دهد: «جای تو.»
    سعید با تعجب می پرسد: «چرا جای من؟»
    خسرو جواب می دهد: «برای این که دوست نازنینی مثل خودم داشته باشم.»
    قوه بینایی
    اولی:« به نظر تو، هویج باعث تقویت بینایی می شود؟»
    دومی: «حتما، چون تا به حال هیچ خرگوشی را ندیده ام که عینک زده باشد.»
     
    در کلاس ریاضی
    معلم: «مریم! اگر هم شاگردی ات، سارا، هزار تومان به تو بدهد و
    دوباره پانصد تومان دیگر هم بدهد، در مجموع چه قدر پول خواهی داشت؟»
    در همین موقع سارا با عصبانیت می گوید:« اجازه! ببخشید، از کیسه خلیفه می بخشید؟! »


    علی اصغر ::: چهارشنبه 86/8/2::: ساعت 10:43 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 17
    بازدید دیروز: 17
    کل بازدید :181797

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    لطیفه های از آب گذشته!!! - قلب بیقرار
    علی اصغر
    آنقدر درد درون را در دل خود ریختم تا که خود با درد هستی سوز خود آمیختم کوچیک همه ب ی ق ر ا ر

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    لطیفه های از آب گذشته!!! - قلب بیقرار

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<